Monday, June 1, 2009

تیف-اسماعیل هوشیار



  • صفحه دريافت كتاب

  • درست نمی دانم که واژه ی "تیف" ( TIPF ) را تا به حال شنیده اید یا نه و اگر شنیده اید چقدر درباره ی آن می دانید و با چه عینکی آن را دیده اید!؟. تیف ظاهری ساده و تعریفی مشکوک داشت. در سرزمین نفرین شده ی عراق و بعد از سقوط صدام، دولت آمریکا اقدام به ساختن تیف در کنار قرارگاه اشرف، مقر اصلی سازمان مجاهدین خلق ایران کرد. اعضای جدا شده از مجاهدین تحت نظر ارتش آمریکا باید وارد تیف می شدند و این ورود اجتناب ناپذیر، در حلقه های متعدد و منظم سیم خاردارهای "نظم نوین" ، برای اهالی تیف معنایی جز بازداشتی نوین را نداشت! ساده تر بگویم تیف یک زندان بود. زندانی که ساختمان نداشت یا بهتر بگویم هیچ چیز نداشت. در بیابانهای برهوت "خان قرفه" گوشه ای از زمین قرارگاه اشرف را با انواع سیم خاردار و خاکریز و راه بند، جدا و محصور کرده بودند و زندانیان (اعضای جدا شده از مجاهدین) بر اساس توافقی میان مجاهدین و دولت آمریکا، باید سالیان سال در صحرایی زندانی می شدند.
    در تیف القاب فراوانی به ما دادند....

    No comments: