در نوشته هاي قبلي گفتم در ابتداي تاسيس وبلاگ ،بسياري با اي ميل تماس مي گرفتند ومي گفتند قصد راه اندازي سايتي فرهنگي دارند و پيشنهاد مي كردند كه حقير مسووليت كتابخانه آنها را بر عهده بگيرم.
اما نظر به اين كه اعتقاد بنده بر كار مستقل بود(از اين نظر كه در مملكت محنت زده ما هرنوع همكاري با ديگر تارنماها علي الخصوص خارج نشينان ،مي تواند به جاسوسي تعبير شود)همواره به درخواست‌ها پاسخ منفي دادم.
هفتان راه افتاد،راديو زمانه به دنبال آن و خيلي ديگر از تارنماهاي به ظاهر فرهنگي.
اين دوستان تماميت خواه كه معتقد بودند هركس با آنها نيست بايد بايكوت شود،حتي كوچكترين اشاره به خبرنامه كتابهاي رايگان نكردند( و نمي كنند)
حاضرشدند ماهها و سالها بگذرد و تارنمايي ضعيف وكپي بردار،كتابهاي دست چندمي را كه ساليان قبل توسط بچه هاي اين تارنما تهيه شده ،نظير بيگانه اثر آلبركامو،معرفي كند تا آنها به آن پيوند دهند.
راديو زمانه(احتمالا با مسووليت مهدي جامي) هم از اين دست تارنماها بوده و هست.
با مافياي وبلاگي خاص خود و با پيوندهايي كه در حول وحوش رفاقت و باند بازي داده مي شود.
اميد دارم با تغيير مديريت اين رسانه،اين تنگ نظري ها به حداقل ممكن برسد.
●●●●●
از ديگر سايتهاي مافيايي هم كه اينگونه عمل كرده ومي كنند:
پيك نت
و
رحمان هاتفي(بنده هاي خدا اعلام مي كنند سياسي هستند و آن وقت كد رهگيري وبگذر را در تارنما مي گذارند.)
را مي توانم نام ببرم
1 comment:
معلوم است دل پر خونی داری.
درکت می کنم.
به پاس کار با ارزشت لینکت را همیشه با خود داشته ام.چه آن موقع که شش سال تمام نام و وبلاگی دگر داشتم چه حالا که مدتی است با لباسی جدید هر ماه یک چوب خط میزنم به دفتری که بودنش و نبودنش فرق چندانی با هم ندارد.
Post a Comment