Friday, July 4, 2008

نهاد نا آرام جهان-دكتر عبدالكريم سروش




  • ورودبه صفحه دانلود

    کم‌تر کسی است که با تاریخ پرمایه‌ی فرهنگ و فلسفه‌ی اسلامی آشنا باشد و نام ملاصدرا و یا ابتکار شگرف فلسفی او، به نام «حرکت جوهری» را نشنیده باشد1. این دو نام همان‌قدر که لفظاً مشهور و معلومند، به همان اندازه [در] معنا متروک و مجهولند و هنوز چنان‌که سزاوار و در خور قدر بلند آن‌هاست، شناخته نیستند. اینک ملاصدرا و حرکت جوهری، دو نامند که چنان به هم پیوند خورده‌اند که نیوتن و جاذبه‌ی عمومی، و یا اینشتاین و نسبت عام. و الحق باید اذعان نمود که عظمت و اهمیت کشف و ابتکار نظریه‌ی حرکت جوهری و تأثیر عمیق و پردامنه و درازآهنگ آن بر فلسفه و فرهنگ اسلامی به‌هیچ‌روی کم‌تر از اهمیت آن دو کشف عظیم علمی در سراسر تاریخ علم و اندیشه نیست. امّا افسوس‌مندانه باید گفت که این متاع والای اندیشه‌ی بشری، هرگز مانند آن دو اکتشاف علمی، مجال و عرصه‌ی ظهور نیافته است و هیچ‌گاه این پری‌روی مستور را که سال‌ها در ورای درهای بسته‌ی مصطلحات و معضلات فنی می‌زیسته، تاب گریز و توان سر از روزن برکردن نبوده است. من این مقال را روزنی کرده‌ام برای تجلای این پرده‌نشین و کوشیده‌ام تا به شرح و تقریر کافی و با پرهیز از دشوارنویسی و در حدود توانایی و با استفاده‌ی مستقیم از کتب و آثار مهم فیلسوف، این راز بسته را بگشایم و این متاع ثمین را به خواستاران مشتاق آن ارمغان کنم. امّا امید می‌برم که در این روزگار دردخیز و اندیشه‌کش، این ارمغان دوستانه‌ی داروینی طبیبانه نیز باشد شفای برخی از امراض را، که می‌بینیم و می‌دانیم که چه راهزنان غدار در کمین نشسته‌اند و برای غارت اندیشه و احساس انسان‌ها با همه‌ی کوته‌آستینی چه درازدستی‌ها می‌کنند و به هزار فریب و دغل متاع بی‌ارج خود را به نامتمیزان و بی‌خبران چون گوهری ارج‌مند چه گران می‌فروشند، و در این حیرت سرای چاه و نابینا چه پرجرم است آن که خاموش بنشیند و تنها نظاره‌گر باشد.
    برای بستن این دکان‌های زرق و فریب، هیچ عمل کارگرتر از آن نیست که ما نیز متاع اصیل را عرضه کنیم و برای تیزشامگان و جست‌وجوگران که مشک را نه به های و هوی عطار، که به عطر و بوی سرشار می‌شناسند، کالای مشکین و عطرآگین فرهنگ خود را به عرصه‌ی نمایش نهیم. مهم‌تر از آن این که هوشیارانه حذر کنیم تا در ورطه‌ی ستیزه‌جویی و دور باطل واکنش‌مآبی فرو نیافتیم که هیچ زیان و خسران از این سهمگین‌تر نخواهد بود.
    مقاله‌ی حاضر کوششی است در این طریق و تلاشی است برای باز نمودن یک اندیشه‌ی اصیل از میان هزاران اندیشه‌ی بکر و بارور، که در گنجینه‌ی معارف اسلامی محفوظند و همچنان در انتظار دریادلان و کوه‌همتانی هستند که نقاب احتجاب از چهره‌ی آنان برگیرند و رخسار تابناک آنان را به خواستاران و راه‌جویان بنمایانند.
    انتخاب جوهری از میان صدها جواهر دیگر، عمدتاً به دلیل نقشی است که این نظر در ایجاد یک جهان‌بینی همه‌جانبه و وسیع ایفا می‌کند. به شرحی که پس از این آشکارتر خواهد شد، در پرتو این اصل پربرکت، ماجراهای فلسفی پیچیده و مردافکنی چون حدوث و قدم، ازل و ابد، خلقت و معاد، حرکت و زمان، روح و بدن به‌خوبی و به نحوی بسیار طبیعی در یک چشم‌انداز واحد قرار می‌گیرند و در یک افق بسیار روشن جامه‌ی تاریکی از اندام ‌آن‌ها برگرفته می‌شود. به‌علاوه داستان حرکت و تحول و همه‌جایی و همگانی بودن آن، همراه با توابع و نتایج فلسفی‌اش، در معنایی بسیار پرعمق و پرخروش و از دیدی بسیار پرتوان و پرنفوذ تحلیل و تبیین خواهد گشت. در پرتو این نظریه، خواننده‌ی آشنا به سهولت درخواهد یافت که به نام فلسفه و جهان‌شناسی چه خزف‌ها و خرمهره‌ها در بازار آشفته‌ی تبلیغات وجود دارد و این گوهر گران‌بها را قدر خواهند شناخت.
    آن‌چه از خواننده انتظار می‌رود، تنها تأملی است هوشیارانه و تدبری کافی و ترک شتاب‌زدگی و ناشکیبی.
  • No comments: