Thursday, April 3, 2008




  • من متهم مي كنم كميته مركزي حزب توده ايران را-دكتر فريدون كشاورز‎

    توضيح:‏

    دکتر فریدون کشاورز فرزند محمد وکیل التجار یزدی (نماینده رشت در ادوار یکم و دوم ‏مجلس شورای ملی) و برادر کریم کشاورز (مترجم و فعال سیاسی) و جمشید ‏کشاورز (نوازنده و موسیقیدان) بود.‏

    او که پزشک متخصص اطفال بود، پس از اتمام تحصیل در فرانسه و بازگشت به وطن، ‏از سران حزب توده ایران شد و در دوره چهاردهم مجلس شورای ملی نمایندگی بندر ‏پهلوی را بر عهده داشت.‏

    نامبرده پس از رویداد ترور محمدرضا شاه پهلوی در دانشگاه تهران و انحلال حزب توده ‏ایران، به خارج از کشور گریخت و در غربت می‌زیست تا اینکه در ۱۴ مرداد ۱۳۸۵ ‏خورشیدی پس از چند سال بیماری سخت در سوئیس درگذشت.‏
    هدف اصلي او از نگارش اين كتاب بر خلاف آنچه كه مخالفانش حزبي اش استنباط ‏كرده ومي كنند ،اين نبوده كه كليت حزب توده را به زير سوال ببرد بلكه قصد زير ‏سوال بردن جريان سياسي حاكم بر كميته مركزي را داشته است.‏
    معهذا همواره مخالفان حزب توده و وابستگان به سازمانهاي اطلاعاتي غرب،اين كتاب را دستاويزي براي كوباندن آن حزب كرده ‏اند
    اين در حالي است كه قاطبه اعضاي برجسته حزب توده بر اين عقيده بوده وهستند ‏كه او يك عامل نفوذي بوده تا با عضويت وسپس خروج از حزب توده بتواند ضربه ‏مهلكي بر آن وارد كند.‏

    كيانوري از رقباي سرسخت دكتر كشاورز در كميته مركزي حزب توده درباره او چنين ‏مي گويد:‏
    ‏« من وقتی خاطراتی که در این سالها نوشته شده می خوانم به این نتیجه می رسم ‏که هر کس برای دفاع از خودش اگر نظری دارد مطرح می کند. دیگران را متهم می ‏کنند، مثل کاری که فریدون کشاورز کرد. بهترین قضاوت را در باره خاطرات کشاورز ایرج ‏اسکندری کرد و نوشت "همه آن مهمل است". امثال او افرادی هستند که می ‏خواهند بروند، افرادی هم هستند که در یک مبارزه جدی دخالت داشتند. مبارزه کرده ‏اند و نظراتی هم داشته اند و از آن دفاع می کنند. این را از آنها نمی شود گرفت.»‏
    نقل از راه توده

    ايضا درباره نقش فريدون كشاورز چنين نقل قولي از مادر محمدرضا پهلوي در سايت ‏پيك هفته آورده شده است:‏

    ‏«بادم هست که مرحوم ملک فیصل پادشاه عراق برای محمدرضا پیغام داد که ‏اگرفکری برای حزب توده نکنید برای ما هم درداخل عراق مشکل درست خواهد شد. ‏چون اززمانی که حزب توده درایران محبوب القلوب شده است در عراقی هم حرب ‏اشتراکیون راه افتاده که نسخه عربی حزب توده شما در ایران است!‏

    اینجا بود که انگلیسی ها که خیلی مارمولک هستند پولتیک خوبی انجام دادند و ‏پنهانی یک حزب توده (تقلبی) درست کردند که بعدها به توده ای – نفتی معروف شد.‏

    کاراین حزب توده بدلی این بود که صد پله ازحزب توده اصلی تندتر شعار بدهند و با ‏اغفال مردم آنها را ازپشت سرحزب توده اصلی به پشت سرخودش بکشاند!‏

    البته درحزب توده اصلی هم اشخاص خوبی بودند که با ما همکاری داشتند و می ‏آمدند به محمدرضا اعلام وفاداری می کردند. حتی دکتر فریدون کشاورز که آدم آبله ‏روی زشتی بود آمد دست مرا بوسید و گفت اگرعلیاحضرت پهلوی بفرمایند من همین ‏الساعه ازحزب توده خارج می شوم. ما به اشخاص حکم می کردیم که داخل حزب ‏بمانند و برای ما اخباربیآورند و منویات ما را که همانا سعادت ملک وملت بود درداخل ‏حزب اجرا کنند.
    »‏
  • No comments: