Friday, April 18, 2008




  • شاهدبازی در ادبیات فارسی - سیروس شمیسا‎
    يا
  • شاهدبازی در ادبیات فارسی - سیروس شمیسا‎
    ‏"سیروس شمیسا" در 29 فروردین 1327 در شهر رشت متولد شد، از پدر و مادری ‏فرهنگی و رئیس دبیرستان. پس از اخذ دیپلم به دانشگاه شیراز رفت و چند سالی ‏پزشكی خواند. سپس تغییر رشته داد و در همان شیراز لیسانس ادبیات فارسی ‏گرفت.‏
    ‏"شاهد بازی در ادبیات فارسی" در سال 1381 منتشر، و در همان سال توقیف و جمع ‏آوری شد. کتابی جسور و جدید، که در شکستن تابوهای ایرانی همتا ندارد. خود ‏‏"شمیسا" در مقدمه ی کتاب می گوید: ( عجیب است که با این گستردگی مطلب در ‏ادبیات و تاریخ ما تاکنون نوشته ی مستقلی در این باب فراهم نیامده است. شاید ‏علت قبحی است که در این موضوع است. این کتاب هم ممکن است به مذاق عده ‏یی خوشایند نباشد اما چه می توان کرد؟ ) و کتاب به مذاق عده یی خوشایند نیامد و ‏توقیفش کردند.‏
    همان گونه که از نام کتاب و نقاشی ی روی جلد آن پیداست،همجنس گرایی – ‏مردانه – در ادبیات فارسی موضوع پژوهش این کتاب است. خود می گوید: ( اساسأ ‏ادبیات غنایی فارسی به یک اعتبار ادبیات همجنس گرایی است. در این که معشوق ‏شعر سبک خراسانی و مکتب وقوع در دوره تیموری، مرد است شکی نیست. اما ‏ممکن است خواننده غیر حرفه یی در مورد ادبیات سبک عراقی مثلأ غزلیات امثال ‏سعدی و حافظ دچار شک و تردید باشد. اما حدود نصف اشعار این بزرگان هم صراحت ‏دارد که در باب معشوق مذکر است زیرا در آن ها آشکارا از واژه های پسر و اَمرد و خط ‏عذرا و سبزۀ ریش و این گونه مسائل سخن رفته است. اما بخش اعظم آن نصف باقی ‏مانده هم در مورد معشوق مذکر است منتها خاصیت زبان فارسی طوری است که ‏مثلأ به علت عدم وجود افعال و ضمایر مذکر و مؤنث ایجاد شبهه می کند. باید دانست ‏که مسائلی چون رقص و زلف و خال و خدّ و قد و دامن و تیرنگاه و ساقیگری و امثال ‏این ها که امروزه به نظر می رسد در مورد زنان است در قدیم مربوط به مردان هم می ‏شده است. بدین ترتیب فقط بخش کمی از اشعار قدماست که می توان در آن ها به ‏ضرس قاطع معشوق را مؤنث قلمداد کرد. )‏
    ‏"شمیسا" اولین محققی ست که در این باره به چاپ پژوهش هایش می پردازد. چاپ ‏این کتاب نه تنها برای حکومت که برای بسیاری از پژوهشگران متعصب و عرفا و ‏دراویش ایرانی هم گران آمد.‏
    صوفیان پسرهای نوبالغ را کنار خود می نشاندندو از دیدن روی آن ها حظ می بردند. ‏این کار خود را شاهد بازی نام گذاشتند که یعنی در روی زیبایی که خدا آفریده جلوه ‏ای از او می بینیم. که این کار هنوز هم در برخی نقاط در جریان است. نام کتاب ‏برگرفته از این سخن است.‏
    کتاب "شاهدبازی در ادبیات فارسی" در هشت فصل و هر فصل در چندین بخش ‏نوشته شده:‏
    فصل اول: سابقه نظربازی – افلاطون، عشق افلاطونی، رساله عشق ابن سینا، ‏شاهدبازی در ادبیات عرب، شاهدبازی در هند، و ... .‏
    فصل دوم: دوره غزنویان – زلف ایاز، معشوق لشکری یا لعبت سپاهی، معشوق بنده ‏یا لعبت سرایی، ریش معشوق یا سبزه عذار، قابوسنامه و عشق به غلامان، فرخی ‏سیستانی، و ... .‏
    فصل سوم: دوره سلجوقیان و خوارزمشاهیان – سلاطین و وزرا، سلطان سنجر و ‏امردان، نزهة المجالس، مناظرۀ بین لواط کار و زناکار، سبک آذربایجانی، اسماعیلیه، و ‏‏... .‏
    فصل چهارم: صوفیان و شاهد بازی – صوفیان امردباز، احمد غزالی، عین القضاة، ‏اوحدالدین کرمانی، عراقی، شیخ روزبهان بقلی، محمد غزالی، سهروردی، احمد جام، ‏شمس تبریزی، مولانا، و ... .‏
    فصل پنجم: شاعران معروف سبک عراقی – سعدی، حکایاتی از بوستان و گلستان، ‏حافظ، عبید زاکانی، و ... .‏
    فصل ششم: دورۀ تیموریان و اوایل صفویه – جامی، محتشم کاشانی، رسالۀ جلالیه، ‏وحشی بافقی، مهر و مشتری، ترسا بچگان، و ... .‏
    فصل هفتم: دورۀ صفویه و افشاریه و زندیه – دورۀ صفویه، رستم التواریخ، پلشت ‏شدن زبان، و ... .‏
    فصل هشتم: دورۀ قاجار – ملیجک و ناصرالدین شاه، ایرج میرزا، دورۀ پهلوی، معشوق ‏دوجنسی،امکانات زبانی، ... .‏
    از وبلاگ
    http://ketabnevesht.blogspot.com
  • No comments: