ای دل من گرچه در این روزگار جامعه ی رنگی نمی پوشی به کام باده ی رنگین نمی نوشی به جام نقل و سبزه در میان سفره نیست جامت از آن می که می بایست تهیست ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار
ای دل من گرچه در این روزگار
ReplyDeleteجامعه ی رنگی نمی پوشی به کام
باده ی رنگین نمی نوشی به جام
نقل و سبزه در میان سفره نیست
جامت از آن می که می بایست تهیست
ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار
نوروز شما پیروز
کیفیت اسکن ها خوب نیستند باتشکر
ReplyDelete